وبلاگ شخصی دکتر امیدی

مهندسی عمران و سرمایه گذاری دربازارهای مالی

وبلاگ شخصی دکتر امیدی

مهندسی عمران و سرمایه گذاری دربازارهای مالی

صدای ساز های من

بسیاری از دانشجویان در مورد فعالیت بنده در زمینه  موسیقی اصیل ایرانی سوال میکنند روز گذشته قطعاتی بسیار کوتاهی با ساز های عود و سه تار نواخته و با   sound recorder 

  ویندوز ضبط کردم

میتوانید از لینک زیر آنها را دانلود و گوش دهید.


قطعه کوتاه در اصفهان با عود


قطعه ای با سه تار در شور و دشتی


گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس              زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس   
من و همصحبتی اهل ریا دورم باد                 از گرانان جهان رطل گران ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند         ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
  یا حق..

نظرات 11 + ارسال نظر
خرازیان پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ب.ظ

خیلی زیبا بود و لذت بردم ..

sasan پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ب.ظ

هنر نزد ایرانیان است و بس...
مرسی استاد قشنگ بود.
استاد من خیلی علاقه دارم به موسیقی و نمیدونم از کجا شروع کنم اگه شما جای خوبیو سراغ دارین به مام بگین تا (شاید) ..تونستیم بریم.اگه پولی داشتم.اصلا ولش کن.مرسی

fatemeh جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ب.ظ

be ghole ostade mosighim daf ye jor khashm va ye jor tahakom dare nesbat be sazae dg,be nazaram ine ke ghashangesh mikone,movafagh o piroz bashid

fatemeh جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:24 ب.ظ

salam ostad man az bache haye memariam ke term pish saze foladi dar mahzare shoma gozarondin. aalii bod,manam daf kar kar mikonam ,man saz mizanam ama shoma vaghab saz minavazid,dorod bar shomaa aliiiiii bod,vali heife ke az saz dor bemounid

ساز سوم من هم دف است... علاقه خاصی به صدای دف دارم..با آرزوی موفقیت برای شما

یک دانشجو یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ

واااای خیلی قشنگه واقعا که نام استاد همه جوره درخور شماست

داریوش یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:27 ب.ظ http://chahardoli.blogsky.com

سلام
عالی بود استاد
زندگی بدون موسیقی یعنی هیچ.............

یک دانشجوی دیگر یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:07 ب.ظ

سلام استاد
این صحبتهایی که اقا یا خانوم دانشجو در مورد جنابعالی نوشتند حقیقت محض است و هیچ شکی در آن نیست فقط استاد یه گله ی کوچیک ازتون داشتم ؛در مورد کلاسهای کنکورتون در سهروردی ؛استاد این همه افزایش قیمت کلاستهاتون برای چی بود؟چرا بعد از اینکه دانشجویان زیادی متقاضی شرکت در کلاستون شدند یهو قیمت هارو از ۱۰۰ تومن به ۲۰۰ رسوندید استاد شما مادی نبودید چی شد...؟؟؟؟؟
شما سر کلاس خیلی زحمت میکشید در این هیچ شکی نیست!ولی اینطور افزایش هزینه....
جسارت منو ببخشید

علتش این بود که ماهیانه 1 میلیون و 200 هزار تومان هزینه مکان و منشی و غیره میشد و کلاسها درآمدی که داشت بطور متوسط 700 تومان در ماه بود ما فقط فصد داشتیم که بتونیم اونجا رو حفظ کنیم که بچه ها تونن استفاده کنن اما متاسفانه کسی باور نکرد و فکر میکردند که ما اغراق میکنبم و نتیجه این شده که تا پایان این ماه یعنی دیماه موسسه تعطیل میشه و فکر نمیکنم که دیگه بشه ادامه داد....همین یکسال (با احتساب وسایل) برای ما حدود 33 میلیون هزینه و 7 میلیون درآمد داشت...سهروردی به خاطره ها پیوست..من هم مثل سابق در صورت درخواست دانشجویان در کلاسهای اجاره ای از آموزشگاههای دیگر تدریس خواهم کرد..
متاسفانه تلاش ریادی شد اما به ثمر ننشست....

بهزاد شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ http://behzadtaheri.blogfa.com

سلام اقای امیدی تو پروفایلتون خوانده بودم که تو زمینه موسیقی فعالیت دارید بنده هم علاقه و البته استعداد زیادی تو موسیقی دارم چه سنتی باشه چه پاپ چه رپ که بعضی ها رپو موسیقی نمیدانند درسته اما به عنوان یک هنر با ارزش میشه بهش نگاه کرد اگه اموزشگاه موسیقی دارید میشه ادرسشو لطفکنید تا اگه مثل همیشه بهانه تراشی نکردم و پشت گوش ننداختم لااقل تو این زمینه استعدادمو شکوفا کنم تو درس که هیچ کاری نکردم فقط از اینکه نمیخواندمو جزوه نمینوشتمو سر کلاس نمیرفتمو درس پاس میکردم کیف میکردم بعد از ۴ سال.......

خیر بنده بیش از 8 سال است که فعالیت موسیقی خود را کنار گداشته ام و دیگر تدریس موسیقی ندارم...

... شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ق.ظ

آقای مهندس نوای بربطتون خیلی کوتاه بود.... اگه میشه مثل سه تار کاملتر باشه..... بسیار زیبا بود ....
ممنون

یک دانشجو شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ق.ظ

صلاح کار خویش خسروان دانند...
در هر حال و در هر کجا که باشید یاد و خاطره تون پیش این کمترین و امثال حقیر زنده است و همیشه آرزوی سلامتی براتون داشته و داریم و خواهیم داشت.
التماس دعا

سپاس از شما دانشجوی فهیم..لازم است بدانید برخی از دانشجویان نیز هرگز از ذهن اساتید پاک نمیشوند....

یک دانشجو جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ق.ظ

سلام جناب مهندس.با عرض خسته نباشید...
یه خواهشی ازتون دارم که جسارتا بصورت یه پیشنهاد عرض میکنم.
حالا که نظر لطف خدا باهاتون بوده و تلاشتون به ثمر نشسته وبه این جایگاه والا رسیدید از محیط های علمی و تدریس فاصله نگیرید.حضورتون در دانشگاه بوعلی و تدریس در دانشگاه توسعه آبادانی(که فرمودید میخواید برسونیدش به حد اکثر 2ساعت) به همراه مشغله های دیگه که قبلا تو همین وبلاگ ازشون یاد کردید شاید براتون دلایلی کافی باشه مبنی بر این که از بقیه محافل تدریس دانشگاهی فاصله بگیرید (از یه دیگاه من هم بهتون حق میدم)ولی از دیدگاهی دیگه که مطمئنم اتفاق نظر اکثریت دانشجوهاتون هم با اونه اینه که جنابعالی عالم هستید و نتیجتا معلم.شعله عطش یادگیری شخص دانشجو نمیخوابه الا به سیل خروشان علمی نهفته در سینه استاد.جز اینه؟!
ازتون میخوام کج فهمی،ناملایمات،قدر نشناسی و هزارویک عیب و ایرادی که به مسئول های رده بالای دانشگاهی تو این شهر و کشور وارد هستش رو نادیده بگیرید و فقط بخاطر اون تعداد دانشجویی که طالب یادگیری از لفظ و قلم شما هستند تو دانشگاه ها باشید.چه پیام نور چه غیر انتفاعی چه آزاد و غیره...
بله کسی که دنبال یادگیری باشه خودش میدونه چطوری و کجا دنبالش بره.ولی استاد عزیز تا افرادی چون شما تو کلاس ها نباشن و دانشجوها حضورا با امثال جنابتون برخورد نداشته باشن چجوری باید بشناسنتون و برای یادگیری در پی تون قدم بردارن؟!
تو مدتی که تو دانشگاه ما بودید رفتار افرادی تن پرور دانشجو نما و بدتر از اون افرادی کوته بین با عنوان مسئول دانشگاه که در شان جنابعالی نبود رو دیدیم و شنیدیم.مطمئنا اوضاع در بقیه دانشگاه ها هم همینطوره.یا کمی بدتر یا کمی بهتر!
ولی با این حال ازتون میخوام حداقل در جهت آشنا کردن افراد طالب با مفهوم فهمیدن و روشهای برتر تدریس و یادگیری و یاددهی هم که شده همون حداکثر دو ساعت در هفته هم که شده افراد فوق الذکر رو تحمل کنید و تو دانشگاه ها حضور داشته باشید.غیر انتفاعی و پیام نور و آزاد.بخاطر انجام تمام و کمال رسالتتون در قبال علم.
دوره کارشناسی ما که رو به اتمامه.این حرفها بخاطر احساس وظیفه ای بود که در قبال دانشجوهایی که بعد ازخودم وارد دانشگاه میشن کردم علی الخصوص اونهایی که بطور ذاتی دنبال اساتید واقعی هستن نه افرادی که هم وقت خودشونو تلف میکنن هم وقت دانشجوی بینوارو...
گاهی مواقع فکر میکنم ای کاش من نگهبان(دربان) دانشگاه بوعلی بودم تا هر روز صبحم رو با عرض سلام واردات و ادب خدمت شما شروع میکردم.
اسمم رو نگفتم چون نخواستم در دید برخی دوستان به چاپلوسی متهم بشم.ودر نهایت از خدا ممنونم که شخصیتی چون شمارو در مسیر زندگیم قرار داد که دردوره جوانیم با بهانه ی اینکه دارم برای یادگیری(علم با عمل و زندگی با اخلاق)به طرف کلاس درس شما قدم برمیدارم برام حسنه نوشته میشه.
با آرزوی توفیق روزافزون برای شما و بزرگانی چون شما...
در ضمن با اینکه سررشته ای در موسیقی ندارم ولی با گوش دادن به قطعه ای که برای دانلود گذاشتید حقیقتا آرامش خاصی به آدم دست میده.جوری که آدم احساس میکنه کاش بجای نه در کنار تحصیل دانش ای کاش در کلاس موسیقی شما می بودیم.

فقط میتوانم بگویم که بنده به هیچ وجه خودم رو در خور این تعاریف نمیبینم و هرچه انجام داده ام وظیفه بوده و بس...از لطف شما هم سپاسگزارم ..
احساس میکنم نیاز به کمی ترمیم و تجدید قوا و پرداختن به کارهای عقب افتاده مثل چاپ کتابهایی که سالها بصورت دستنوشته در گوشه ای مانده و بخاطر تدریس و مشغله زیاد در حال خاک خوردن هستند دارم...باید حرکت کرد و از راکد بودن گریخت...شاید اگر ارتباط من با دانشجویان بصورت غیر مستقیم باشد (یعنی کتاب) از بسیاری جهات بهتر باشد..تا خدا چه خواهد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد