وبلاگ شخصی دکتر امیدی

مهندسی عمران و سرمایه گذاری دربازارهای مالی

وبلاگ شخصی دکتر امیدی

مهندسی عمران و سرمایه گذاری دربازارهای مالی

تبریک به همکاران

عشق با دانش متمم میشود

                              هرکه عاشق شد  معلم میشود


فرا رسیدن روز معلم بر تمامی همکاران و دوستان عزیز مبارک

نظرات 11 + ارسال نظر
جواب جواب جواب جواب جواب دفاع ازحق(s شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ب.ظ

اصلا میدونی چیه همون جمله اول من نصیبه تو میشه.تو اصلا خط فازت با من یکی نیست.نه تنها با من با همه دانشجوها فرق داری.حرفاتو آدم گوش میده از خنده روده پر میشه.مثلا میگی حیف اون صندلی که تو دانشگاه تو گرفتی و جا رو برای یه طالب علم دیگه اشغال کردی.اولا باید به خدمتت عرض کنم که دیگه الان همه مثل آب رودخونه گرگر دارن وارد دانشگاه میشن و اصلا احتیاجی نیست که من جا رو پرکنم یانه.چون سازمان سنجش و آزاد اینقدر صندلی خریدن برای دانشگاهها که کل ملت ایرانو توش راه بدن.هر ایرانی=یک صندلی .جالبه که میگی اگه ذوق دیدن دانشگاه و دخترایی مثل تو کورم کرده باشه باید بمیرم.می خوام ببینم کی بود شبا بی خوابی میکشید که لا اقل بتونه همون دانشگاه و دختراشو ببینه؟؟؟همتون مثل همید.دیدم هم خیلی چشم پاک هستین.من تو هر دانشگاهی میرم میبینم اونجا اصلا محیط دانشگاه نیست.هر گوشه و کنارش یک پسربا یک دختر.جالبه اونوقتم میگین موضوع درسیه.من نمیگم همه دخترا هم خوبن ولی بیش از 50 درصد کسایی که میان دانشگاه دیگه اون آدم پاک قبل از دانشگاه نیستن.درضمن اگه شوهری هم بخواد نصیب من بشه امیدوارم-امیدوارم-امیدوارم امثالی مثل تو نباشه با این افکار زمان جاهلیتت.نمی دونم چشم و گوشهاتو عمدا بستی که حقایقو نبینی و نشنوی!!!!راستی اون شعربالا هم نصیب خودت.البته تقصیری هم نداریا چون اینقدر سرت تو کتابای درسیته که 20 بگیری از اوضاع و احوال جامعه عقب موندی یا به قولی باید uptodatet کنن.تو همون برو استاتیک و مقاومت مصالح بخون.آخه بچه ها تو اون نمره کم میگیرن همیشه.تو برو رکورد بزن اسمت تو کتاب گینس ثبت بشه.منم از همینجا بهت یه صدآفرین خوشگل میدم.

جواب جواب جواب جواب دفاع از حق(sp2) جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ

ظاهرا درست پیش بینی کرده بودم.برای چیزی عمرمو تلف کردم که جواب نداد.خانومی منظورم از تلف کردن عمرم این نبود که دارم درس می خونم و عمرمو تلف میکنم بلکه منظورم از تلف عمر فهموندن یه سری مطلب به سرکار خانوم بود که متاسفانه نشد و حالیت نشد و عمر عزیزم تلف شد.
حیف اون کلاس و صندلی که تو دانشگاه تو ازشون استفاده میکنی و جا رو برای یه طالب علم دیگه اشغال می کنی...
هنوز بلد نیستی تو یه محیط رسمی چطور حرف بزنی.
مبانی اعتقادی من منو ملزم میکنه در مقابل فحش و بد و بیراهی که در کردی سکوت کنم والا بلدم چطوری جوابتو بدم.از یه ورم حال و حوصله دعوا و گیس و گیس کشی با سرکار رو ندارم.اگرم ذوق دیدن دانشگاه و دخترایی مثل تو کورم کرده باشه باید برم بمیرم(زهی خیال باطل...)
خلاصه در حالت کلی و درنهایت دلسوزی در بارت میتونم بگم:آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
اگرم خیالتو راحت می کنه بدون که یکی دو ترم بیشتر تا فارق التحصیلی فاصله ندارم.((فقط مواظب فرمونت باش که به طرف پرتگاه نرونی-امیدوارم یه شوهر خوبم نصیبت بشه))

جواب جواب جواب دفاع از حق(sp2) جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ق.ظ

بابا جون تو اصلا فازت با ما یکی نیست.تو همون بهتره بری درستو بخونی نمرت بشه 20.بهت صد آفرین بدن.هزارآفرین بدن.بهت مدرک بدن.لیسانس بدن..فوق لیسانس بدن.دکترا بدن.تو اصلا نفهمیدی اصل کلام من چیه هی و مرتب از خودت نظر در میکنی.اصلا حرفات با هم ضد ونقیض داره.یه جا میگی ازخودم معذرت میخوام که عمرمو دارم واسه چیزی تلف میکنم که نتیجه نده.اونوقت زیرش اومدی از تبحرو مهندسیت حرف زدن. بابا من بی سواد تو پروفسور بالتازا.با عرض پوزش از استاد امیدی البته میخوام رک و واضح بگم تو اینقدر نفهم و عقب افتاده ای که هنوز فکر میکنی درسی که تو دانشگاه هست با چیزای روزنامه و مجله و کتاب فرق داره.نمیفهمی که علم علمه.و درسای دانشگات از همون کتابها و مجله ها و روزنامه ها در یک کتاب جمع شدن و یکی اونو ترجمه کرده.اینقدرعقب افتاده ای که فکر میکنی فقط اونایی که تو کلاس درسو گوش میدن و نمره میگیرن فقط آدمن و اونایی که مجله و کتاب وروزنامه میخونن بیسوادن.فکرم میکنی اینقدر خدا بهت عمرمیده که وقتی درس دانشگات تموم شد تازه بری کتاب و روزنامه بخونی.برو بنده خدا آدم از فرداش هم خبر نداره.آدم باید همزمان به فراگیری تمام علوم بپردازه نه یکی یکی.در جواب اینکه استاد امیدی ازهمون چیزایی میگه که امتحان میگیره از خودش هم بپرسی داره به تو و امثال تو دانشجو رحم میکنه که نمره خوبی بگیری.تو اینقدر کوتاه فکری که همه چیزو تو نمره میبینی.درجواب این هم که میگی تو سر کلاس گوش ندادی عمرت بر فناست باید بگم سرکلاس گوش دادن واسه تو و امثال تویی هستش که وقتی کتابو بازمیکنن اصلا نمیفهمن توش چی نوشته و فقط تکیشون به استادوسرکلاسه.من پیام نوردرس خوندم.میتونی از استاد امیدی بپرسی که امتحان ما به چه شکل میاد.اصلا کاری ندارن به اینکه سرکلاس بودی یا نه.هرامتحان ما مثل یک کنکوره.تو خیلی بچه ای هنوز.معلومه ترم اول دوم باشی که هنوز ذوق دیدن دانشگاه و دختراش کورت کرده.هنوز تو جامعه نیستی.درضمن به کسی هم ربطی نداره که فرمونو پیچوندم تو راسته مهندسی یانه.پیچوندم که تورو آدم کنم.می فهمییییییییییییییییییی

جواب جواب دفاع از حق(sp2) چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ

اول از اینکه دارم عمرمو واسه چیزی تلف می کنم که ممکنه هیچ وقت نتیجه نده از خودم معذرت می خوام.
الحق و والانصاف که تواضع رو باید از درخت یاد گرفت!چون هرقدر پربارتر میشه خمیده تر میشه و کوچیک تر به نظر میرسه.باشه!شما بزرگتر مجلس و ما کوچکتر...
نمی خوام درهم جواب بدم.از همون اول چیزایی که گفتی رو مرور میکنیم.
استاد امیدی از چیزایی امتحان میگیره که سر کلاس گفته!پس اگه سر کلاس چرت و پرت نگیم و گوش کنیم آخر ترم نیازی به...کردن نیست که نمره بده.
استاد امیدی یه فوق لیسانسه!(ولی کار بلد).دکترای تخصصی نداره و دکتر مختصص هم تربیت نمیکنه که اگه عمق مفاهیم کلاس هاشو یاد گرفتی بری تو دنیا پل یا ساختمون بسازی اونم با فرمول های محاسباتیش.استاد امیدی مهندس تربیت میکنه.اگه خوب چشماتو باز بکنی نیازی نیست دور دنیارو بگردی تا از شاگرداش چندتایی پیدا بکنی تو همین همدان هم پیدا میشن که سر پروژه ساختمونی مشغول کارن.
اگه من پول و پارتی دارم پس دیگه از چی باید بترسم!؟خدارو شکر نه پولشو دارم نه پارتیشو.فقط امیدم به اون بالاسریمه که اگر مهندسی رو برام جور کرده راه درامدش رو هم برام جور میکنه.ولی با فکر و منطق!نه با سر کلاس چرت و پرت گفتن و گوش نکردنو آخر ترم التماس استاد رو کردن.
خوب دختر خوب اگه هیچ علاقه و رقبتی به درس هایی که مجبوری تحمل کنی نداشته و نداری اصلا چرا فرمونو پیچیدی تو راسته مهندسی.ببخشیدا!نه درس میخونی!نه سر کلاس گوش میدی!کلی رفتی درباره جامعه اطرافمون و دانشگاه هاش تحقیق کردی.خوب اگه رشته جامعه شناسی میخوندی الان که نونت تو روغن بود...
خدارو شکر تو یه سری از درسها(نه همشون که گفتی)تبحر دارم خوبشم دارم.پروفسورهم نیستم.یه دانشجوام.
در باره چند جمله آخرت هم(با عرض پوزش از استاد عزیز و جامعه دانشجویی که این مطلب رو میخونن) افکار و اندیشه خودت عقب افتاده و پوسیده است.چون هنوز نمی دونی کجا دنبال چی بگردی.فکر میکنی 4-5سال دوره مهندسیت یعنی بر فنا رفتن چند سال از عمرت.درحالی که اگه مثل به قول خودت...خونها بشینی سر کلاس و گوش بکنی اون موقس که شیرینی دوره مهندسی رو با تمام وجودت احساس میکنی.
عزیز من باختی!بدجورم باختی...الان فکر میکنی مثلا خیلی بارته؟اگه یه سوال غیر درسی ازت بپرسن مثل بلبل جواب میدی.به همین دلیله که میگم باختی.چون حاضر جوابی واسه سوالای غیر درسی با خوندن یه سری روزنامه و کتاب براحتی بدست می آد.حتی بعد از تموم کردن دوره مهندسی.ولی عمر به باد رفته تو کلاسهایی که به درس گوش ندادی دیگه بدست نمی آد.پس باختی...

جواب دفاع از حق(sp2) سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:14 ب.ظ

سلام.آقایی که اومدی مدافع حق شدی حالا الان تو برای خودت کسی شدی که اومدی تو بزرگترها دخالت میکنی و نظر میدی میخوام بهت بگم همین استاد امیدی اگه 2-3 دفعه تو رو بندازه اینقدر...... میکنی که نمرتو بده عمق مطلب خون.مثلا دیدم که تو رفتی عمق مطالبو گرفتی و حفظ نکردی.ببینم کدوم ساختمون یا پل تو دنیا رو با فرمولهای محاسباتیتون شما ساختین؟؟؟فکرکنم آدم معروفی هستی.اگه اومدی منو نصیحت کنی من خیلی پوست کلفت تر ازاین حرفام.چون ریز ریز دانشگاههای ایرانو میشناسم و با محیط کلاسها-عوامل اجرایی -عوامل تدریس و.. آشنام.حقیقت کلاسها رو گفتم که به جنابعالی برخورده.چه دانشگاه بوعلیش چه پیام نور و چه غیرانتفاعی.من نه پول دارم نه پارتی.من معضل جامعه رو دارم میگم.حالا تو اگه پول وپارتی و اینجورچیزا داری حتما میترسی.توهم ازهمون کسایی خواهی شد که با پارتی میره سر کار و غرورکاذب برش میداره فکر میکنه واسه خودش تو جامعه کسی شده.من اصلا کاری با درس دادن ندارم که استاد امیدی خوب درس میده یا نه.من دارم میگم عمرمن و امثال من و نه شما بخاطر درسهایی که هیچ علاقه و رغبتی به اونها نیست طی 4-5 سال ازبین میره.حالا تو که خودت شدی یک پروفسور.نمیدونم حالا تو مصالح تبحر داری؟بتن؟نقشه برداری؟استاتیک و.......بابا دانشمنننننننند.
راستی یک چیز دیگه اینکه خودت تنهایی با این اندیشه عقب افتادت .وگرنه امثال آدمایی مثل تو بچه...خون اگه علمی هم دارن فقط علم ......خونیهاشونه نه علم جامع و کلی.اگه یک سوال غیردرسی ازت بپرسن مات و مبهوت دیوارو نگاه میکنی.

amin سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ

با سلام

فروغ صبح دانایی انیس روز نادانی چگونه پاس دارم تورا اینک که می دانم خدا هم نیز چون من تورا بسیار دوست می دارد من هم چون خدایم تو را دارم

با سپاس بی حد … روزت مبارک

دفاع از حق...(sp2) سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ق.ظ

استاد،این دوستمون یه جوری حرف میزنه که وقتی آدم حرفاشو میذاره کنار هم به یه نتایجی میرسه!(البته اصلا قصد توهین ندارم)
پس مرور میکنیم(البته ببخشید من مقصر شما و امثال شما که استادین رو بیشترمیدونم...)،(اگه دقت کنین ما دریک کلاس ۲ ساعتی چرت وپرت و حرفای بیخود میزنیم و حتی شاید علمی که داریم به اجبارحفظ میکنیم برای نمره گرفتن...)،(ما فقط شدیم یک mp3 player که حفظ میکنه و مینویسه...)،(من اصلا منظورم درواقع با کلاسهای شما نیست)،(همون جمله بالایی که نوشتم ۲ ساعت چرت و پرت و حرفای بیخود به شدت بهش معتقدم)...
عزیز من مغز آدم کوچیک تر از اونیه که همزمان اینکه داره چرت و پرت واسه گفتن آماده میکنه بتونه به مفاهیم علمی هم دقت بکنه.پس اگه از اولین مورد کم بکنی می تونی تو کلاسها عمق مفاهیم تدریس رو یاد بگیری.پس دیگران رو مقصر ندون.
هم داری میگی به شدت به نظری که دادی معتقدی هم میگی منظورت با کلاس های مهندس امیدی نیست و همچنین دوباره میگی تو کلاس های استاد بودی و دیدی که خوب درس میده!!!به نظر من آدم باید مشکلشو با خودش حل بکنه بعد شروع به اقرار بکنه...
دوست من(اگه از خطه ای بنام موسسه آموزش عالی آبا...و...ستاها می خوای مهندسیتو بگیری بدون)کسایی که به جیب پرپولشون می نازن سر کلاس چه کار به مفهوم علمی دارن(البته با عذر خواهی از جامعه مرفهین بی درد)نمره رو بچسب.حال اگه نمره خوب حاصل نشه یه سری میگن الا و بلا استاد بده و باید عوض بشه یه سری هم که احساسی تر برخورد میکنن میگن اصلا کلاس پربار نبود.همش چرت و پرت بود.
شاید خودت جزء اونایی باشی که یا با پول صاحب شغل خواهند بود یا با پارتی...
بیا از دل کسایی خبر بگیر که به مفاهیم علمی و تجربی که تو کلاسهای مهندس امیدی مطرح میشه نیاز دارن.چه تو بعد زندگی شخصی و چه تو بعد زندگی اجتماعی و شغلی.
مطمئنا تو کلاس های تو هم اینچنین دانشجوهایی بودن...ولی هرگز نتونستی اون هارو ببینی...
آه که چقدر تو تنهایی...وای بر تو...

اقرار دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:40 ب.ظ

ازکلاسهایی که خودتون میرید ومیبینید جا حتی برای نشستن دانشجو پیدانمی شه سر کلاس شماو ظرفیت های ۱۰۰ نفری اون درسو میگیرن کجا هستند اون آدمهاکه برای عشق به اون درس رفتند و الان کسی شدند.اونم نه با پارتی و پول بلکه با زحمت خودشون.یک روز از دانشجوها بپرسید چند نفرتون با عشق سر کلاس نشستین برای این درس.همه میگن همه.چون از شما نمره میخوان.درمورد صحبت دیگتون هم که میگید تبریک نگفتید من اومدم فقط یک مشکل اساسی رو بیان کنم وابتداش هم بیان کردم که میخواستم براتون گل بیارم.و حالا اگه تبریک به نوشتنه میگم روزتون مبارک.اما تبریک گفتن به دله آدمه نه به نوشتن.شاید یکی به شما بگه تبریک میگم و تا شما ازکنارش دورشید ببخشید بگه عجب آدم بیخودیه.در مورد اونی هم که گفتم وای برشما به این علته که شما نتونستید تو کلاساتون استرس نمره رو بکشید پایین و درواقع عمرجوانهایی که می توانند کسی بشوند رو با شکوفایی استعدادشون بکشید بالا.معلم یا استاد بودن فقط تدریس نیست بلکه باید به باطن دانشجوها رسوخ کرد وراهنماشون بود.و چیزای دیگه هم دارم که بماند فعلا.من اینو به صراحت میگم اصلا با حرفایی که دربالا زدید حتی ۱ صدم درصد هم موافق نیستم.

شما هنوز یک دانشجو هستید و جزء هرگز به کل تسلط نداره و نمیتونه دید درستی داشته باشه. مثل مسایل آخرت و دنیای پس از مرگ که بر انسانهای این دنیا همیشه پوشیده است ....انشالله اگر مدرس شدید اون موقع میتونید خیلی از مسایل رو درک کنید که الان از درک اونا عاجز هستید..روش تدریس هرکس بنابر تجربیات، فن بیان، مخاطبین، روانشناسی و خیلی چیزای دیگس که البته همه این نکات رو نمیدونن....
در ضمن بهتره از دانشجویان عمران در مورد کلاسهای من نظر خواهی بشه نه دانشجویان رشته های دیگه .. چون دروس تخصصی هر رشته ملاک عمل قرار میگیره...این که شما استرس نمره داشتین مربوط به شخصیت و تاریخچه تحصیلی شماست نه مدرس...

اقرار دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:27 ب.ظ

سلام.من اصلا منظورم درواقع با کلاسهای شما نیست.من اتفاقا کلاسهای شما هم دیدم و نحوه تدریستون رو هم میدونم که خوب درس میدید.اما یک سوال دارم.شما تا به حال شده در کلاستون غیر از درس اصلی مطالبی به دانشجویان بگید که به درد زندگی و بینش و آیندشون بخوره؟نگید آره که من خودم بودم ودیدم.همون جمله بالایی که نوشتم ۲ ساعت چرت و پرت و حرفای بیخود به شدت بهش معتقدم.حاضرهم هستم اینو به نظرسنجی بزارید و بیشتردانشجویان هم همین نظر رو خواهند داشت.حالا چرا؟۱-مطالبی که در کلاسها بیان میشه اصلا به درد زندگی روزمره ما نمیخورن و حتی با کارآیندمون ارتباطی پیدانمی کنن.این مطالب فقط برای یک ترم درحافظمون جامیگیرن تا موقع امتحان و بعد از امتحان حتی خودمون به شدت می خواهیم اونهارو ازذهنمون بریزیم دور.چون با علاقه اون درسو نگرفتیم.خودتون بگید چند درصد از افرادی که با شما نقشه برداری-مقاومت-تکنولوژی بتن و... داشتن الان فقط تخصصشون رو این رشته هست و آدم های متبحری در ایران هستند؟

بسیاری از دانشجویان من کاملا در رشته خودشون و اتفاقا دبیشتر در دروسی که با بنده داشتند (چون معمولا دروس اجرایی با من ارائه میشه) مشغول هستند و بعد از سالها با من تماس میگیرن و از اون کلاس تشکر میکنند در حالیکه اون موقع که سر کلاس بودند زیاد راضی به نظر نمیرسیدند...شما هم به چند دلیل قادر به تشخیص خوب و بد خصوصا در دروس نیستید 1- رشته تخصصی شما نقشه برداری است و با عمران متفاوت است بنابراین در مورد دروس عمرانی نمیتوانید اظهار نظر کنید...2- هنوز فارغ اتحصیل نشدید مثل بسیاری دانشجویان پس از فارغ التحصیلی میتونید به راحتی قضاوت کنید که چی بدرد شما خورده و چی نخورده..
نکته بسیار مهم که تعجب میکنم اینه که در کلاسها من بسیار بسیار به مسایل غیر درسی هم توجه میکنم و حتی گاهی این مطلب موجب اعتراض شده که استاد به زندگی ما هم کار داره .....تمام رهنمودهای من سر کلاس فقط مربوط به درس نیست و باید اونا رو در زندگی به کار ببرید...

دفاع از حق... دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:23 ب.ظ

(استاد برای این مطلب اسممو ننوشتم و خواهش هم میکنم اگه این مطلبو تایید کردید ایمیلمم معلو نشه)
خدمت دانشجوی خواهر میگم که بهتره دیدگاهمون رو تو زندگی کمی عمیق تر کنیم.واقعا معلم ها(قبل از دانشگاه)و اساتید(تو دوره دانشگاه) ازما چی میخوان؟؟
آیا خواسته قلبی اونها از ما اینه که شاخه گلی رو پژمرده کنیم تا قلب اونارو بدست بیاریم!!!!نه!
تجربه حقیر نشون داده همین که سر کلاس چرت و پرت نگیم و فقط و فقط به تدریس گوش بکنیم بهترین هدیه رو بهشون دادیم حال اگه پشت این فقط گوش دادن فهم مطلب هم باشه همزمان خستگی رو هم از تنشون بیرون میکنه.
امیدوارم تو هر دانشگاهی که هستی طعم واقعی دانشجو بودن رو بچشی.طعمی که تو کلاس های پربار استاد گرانقدر مهنس امیدی ما چشیدیم.
استاد عزیز خداوند یار و نگهدارتون باشه و توفیق تربیت مهندسینی هرچه لایق تر رو تا سالیان سال بهتون بده...

اقرار دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ب.ظ

سلام استاد.من پارسال ترم پیش همین موقع ها با شما درس داشتم.اتفاقا روز معلم روزی شد که با شما کلاس داشتم.خواستم براتون گل بیارم ترسیدم .حالا چرا؟چون بچه ها میگفتن اینو ببین...........و دوم این که دخترای کلاس بهم میخندیدن و سوم هم اینکه از شما که مبادا حرفی تو کلاس بزنین که بچه ها با حرف شما بهم بخندن.متاسفانه تو ایران جا افتاده روز معلم فقط تا کلاس پنجم ابتدایی هستش.بهرحال نمی دونم چرا فضای کلاسهاتو دانشگاه همه شده نمره دادنو نمره گرفتن.اگه مثلا بیایم یک روزی رو تو کلاس مثلا اول کلاس دو خط شعراز حافظ بخونیم یا یک دکلمه درهمین روز معلم بگیم همه میخندن.ولی اگه بیایم بگیم قانون سینوس و کسینوس و....اینجورچیزاچیه ایرادنداره.البته ببخشید من مقصر شما و امثال شما که استادین رو بیشترمیدونم.شما باید فرهنگ سازی کنین نه اینکه مثلا طوری صحبت کنین که طرفی که اینکارو کرده از کرداروگفتارخودش پشیمون بشه و بره بشینه سرجاش.البته من منظورم شما نیستید.ولی درسته کمی ازوقت کلاسهارو به مباحثی خارج ازدرس بدیم.حالا شاید شما بگید وقت کلاس اندکه ولی اگه دقت کنین ما دریک کلاس ۲ ساعتی چرت وپرت و حرفای بیخود میزنیم و حتی شاید علمی که داریم به اجبارحفظ میکنیم برای نمره گرفتن.ولی دریغ ازیک حرف زیبا.دریغ از دادن یک شاخه گل به استاد اونم نه به خاطر شیرین شدن پیش اون.بلکه فقط و فقط بخاطر احترام به معلم .به نظر من نظام آموزشی ما هم غلطه که این روزو واقعا برای مقاطع تحصیلی بالا و حتی پایین خواروخفیف کرده .من خیلی حرف و بغض دارم که درسینمه.این روزها میادو میره-عمرماهم میره-اماما فقط شدیم یک mp3 player که حفظ میکنه و مینویسه.وای برمن و وای برشما

حالا اون موقع به دلایلی که گفتین اون کارو نکردین انتظاری هم نبوده..لطفا یکبار دیگه حرفاتونو مرور کنید همش گله و شکایت!!! اون هم تو روز معلم...اینبار میتونستید لااقل یک جمله تبریک بنویسید فکر نکنم کسی به شما میخندید.....با این تفاصیل به نظر میرسه بار اول هم ..........
بگذریم ....بهترین تبریک برای من دقت دانشجو در کلاس است...به این جملتون یکبار دیگه رجوع کنید (.....اگه دقت کنین ما دریک کلاس ۲ ساعتی چرت وپرت و حرفای بیخود میزنیم....) پس معلومه تو کلاس مینشستید اما مثل صندلی.....هرگز دانشجویان را به حفظ کردن دروس ترغیب نکردم...اگر دانشجویی اینکارو میکنه ایراد جای دیگس....
توصیه نهایی : من فکر کنم فقط وای بر شما ...چون من با شما موافق نیستم چون اصلا شناخت کامل و صحیحی خصوصا از کلاسهای من ندارین....
چقدر شما شبیه یکی از دانشجویان نقشه برداری صحبت میکنید!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد